۱. 

می‌ترسم. چقدر می‌ترسم. من چقدر دارم می‌ترسم. من دارم دروغ می‌گم. من واقعاً حالم خوب نیست. من نگرانم. خیلی نگرانم. خیلی خیلی نگرانم. ناراحتم. من از ناراحتی دیگران نگرانم. ناراحتم. من نباید کسی رو ناراحت می‌کردم. من بهشون دروغ می‌گم. من فقط می‌تونم به یه چیز فکر کنم. من نباید کسی رو ناراحت می‌کردم. بزرگ‌ترین معضل دنیاست. ولی نمی‌فهمید. اگه می‌فهمیدید. آخ اگه می‌فهمیدید. فقط ای کاش می‌فهمیدم ناراحت نیستید، کاش می‌دونستم می‌خندید. کلاً همین. فقط همین. می‌شه فقط بیاید بهم بگید حالتون خوبه؟ کلاً همین. فقط همین. من نگرانم. ناراحتم. فقط از ناراحتی شما. اگه بفهمید. فقط بدونم که ناراحت نیستید. واقعاً، کلاً، همین.


۲. صرفاً محض تاکید.

«اما هیچ‌چیز باعث نمی‌شه دل‌تنگ بعضی افراد نباشم.»


۳. هشت.

حتی هشتش هم تموم شد. کاش می‌شد همه‌چیز رو به تصویر کشید. کاش می‌شد نشونش داد. زیباترین نقاشی دنیا می‌شد، ولی نمی‌شه.