به زودی این بلاگ را حذف خواهم کرد.

۶ مطلب در شهریور ۱۳۹۶ ثبت شده است

همه‌ی آدما خوووبن و خلافش هم هیچ‌وقت ثابت نمی‌شه!

یه مدت از آدما خوشم نمی‌اومد. یه جور شاید بشه بهش گفت تردید نسبت به همه. که چقدر چیزی که آدم‌ها نشون می‌دن هستن با چیزی که واقعا هستن متفاوته. یا حتی گاهن متفاوت هم نبود، اما یه جور حس انزجارطور بهم دست می‌داد از دیدن رفتارهاشون. شاید حتی گاهی از چرخش چشمام، یا از بی تفاوتی هام یا هر کدوم از رفتار خودم، آدم‌ها این تردید رو حس می‌کردن. و راستش از این‌که اینقدر نسبت به خیلیا، خیلی تردید داشتم بدم می‌اومد. در واقع این حس که از آدما خوشم نمی‌اومد یواش یواش داشت باعث می‌شد که از خودم هم بدم بیاد. کلا هم دچار یه جور اضطراب و یه ترس دائمی شده بودم. یه بار نشسته بودم نزدیک یکی از همین آدم‌ها. اتفاقن از اون دسته‌ای بود که هیچ‌وقت باهاش هم کلام نشدم ولی خب حس بدی نسبت بهش داشتم. بعد یکم نگاهش کردم، و یه آن حس کردم که این آدم چه آدم خوبی می‌تونه باشه. حس کردم واقعا دلیلی نداره که من ازش بدم بیاد. و از خودم پرسیدم واقعا دلیلی نداره؟ چند دقیقه‌ای هم شاید فکر کردم و دیدم نه. واقعا واقعا هیچ دلیلی وجود نداره. من کاملا بیخود و بی دلیل از اون آدم بدم می‌اومد. و بعد باز دقت کردم و دیدم خب، من اصلا چرا از آدم‌های مختلف بدم میاد؟ بعد تصمیم گرفتم اصلا یه مدت همه‌ی تصوراتی که از آدمای مختلف دارم رو کنار بذارم و فکر کنم همه‌ی آدم‌ها خوبن. همه‌شون به یه اندازه خوبن. و بعد اصلا اگه که خلافش ثابت شد باز از اون آدم منزجز می‌شم. و خب به طرز جالبی، خلافش ثابت نشد برای هیچ کس واقعا. یعنی هر آدمی واقعا کللی خوبی داره،‌ ولی خب ما همیشه بدی‌ها رو می‌بینیم. نمی‌دونم چرا و چی باعث این می‌شه که ما بدی‌ها رو بزرگ کنیم و خوبی‌ها رو کوچیک. به هر حال من تلاش کردم خوبی‌ها رو بزرگتر ببینم و اصلا هم سخت نبود. الان نمی‌گم همه‌ی آدم‌ها رو یه اندازه دوست دارم چون یقینا ممکن نیست، ولی می‌تونم بگم واقعا نسبت به هیچ کس توی این دنیا متنفر نیستم که هیچ، به نظرم هیچ کدومشون هیچ بدی بزرگی ندارن که بتونه خوبی‌هاشون رو بپوشونه. یعنی لااقل توی آدمای اطراف من، چه اونایی که هر روز هستن و چه اونایی که شاید فقط یک‌بار در حد یه سلام و خداحافظ ساده باهاشون حرف زدم و چه اونایی که فقط هر روز از کنارشون رد می‌شم، هیچ کس نیست که بتونم بگم بدی‌هاش از خوبی‌هاش بیشتره. همه‌ی آدما خوووبن و خلافش هم هیچ‌وقت ثابت نمی‌شه!


پی‌نوشت:‌ نه نه. پشیمون شدم. باز توی بلاگم مینویسم. حتی اگه دلیلی براش ندارم!
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
نیان

مد و نای - دنگ شو.

دنگ شو دومین بهترین آلبوم پنج شش سال اخیر رو منتشر کرده.

#مد_و_نای

#باد_گنهکار

(اولین بهترین گذر اردیبهشت دال‌بنده!)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نیان

مبارک باشد.

به نقل از امام رضا(ع) درباره‌ی عید غدیر خم:

خداوند [در این روز] برای هر مرد و زنِ مؤمن و مسلمان گناهِ شصت سال را می آمرزد، و از آتش می‌رهاند دو برابرِ آنچه رهانده در ماه رمضان و شب قدر و شب فطر. 


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
نیان

یک شب آتش در نیستانی فتاد.

من در میان انبوه سوالاتم و بدون تو گم شده‌ام.

دیگر واقعا از همه‌چیز کلافه‌ام. کلافه‌ترینم. حاضر به فکر کردن به هیچ‌‌چیز نیستم. حتی تو.

اما رهایی نیست.

همه‌چیز را رها کرده‌ام. کلاس‌های مولانا، کتاب‌ شعر، نوروساینس عزیز، هر چیز مربوط به دانشگاه.

تجربه‌گر تجربیاتی هستم که روزگاری برایم قابل تصور نبود. ریز و درشتشان.

برگشتم که از جدیت زندگی کمی دور شوم.

اما رهایی نیست.

چرا که افکار و خیالاتم به روشنی قبل هستند. و دیوانه‌وار. و دیوانه‌وار.

هرقدر تلاش می‌کنم همه‌چیز را انکار کنم، در عمقش بیشتر فرو می‌روم.

و بدتر از هرچیز، این‌که حاضر به تغییر هیچ چیز نیستم.

و فقط یک چیز.

کاش بودی. :)

سیصد و سی و سه.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
نیان

پایداری.

ای انسان!

دیگر باید چه بشود که بدانی هیچ چیز پایدار نیست.

کودکی پایدار نیست.

شادی پایدار نیست.

رفاقت پایدار نیست.

عشق پایدار نیست.

فرزند پایدار نیست‌.

غم پایدار نیست.

انسان پایدار نیست.


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نیان

دیوانه هم نندیشد آن کاندر دل اندیشیده‌ام.

بهت زده‌ام. شدیدن. دارم فکر می‌کنم اگه همه‌چیز اون‌طوری پیش بره که الان توی سرمه، چطور خدا می‌تونه تا ایییین حد هممممه‌ی اتفاقات رو منظم پشت سر هم بچینه؟ ولی بعد به این فکر می‌کنم، شاید مثل خیییلی از اتفاقاتی که گذشته، همه‌چیز هم اونطور نشه که من بش فکر می‌کنم. یه بار قبلا توی همین بلاگ گفتم که گاهی دعاهایی کردم و شاید دیرتر، اما خیلی خیلی بهتر از چیزی که تصور کردم برا‌م اتفاق افتاده. این چیزی که توی سرمه، اگه بشه، دقیقا اتفاق افتادن چیزیه که خیلی منتظرش بودم و نشده ولی قطعا اگه بعدن پیش بیاد، صدبرابر بهتر از چیزی خواهد بود که من تصور می‌کردم. حیرت زده‌ام! حتی از فکر کردن بهش! قطعا روزی که اون اتفاق بیفته، من همه‌ی عالم رو از روندی که پیش رفت براش خبر می‌کنم! ولی الان خدا کنارم نشسته و در گوشم می‌گه زوده... هنوز زووووووده!

باور نمی‌کنم اینقدر قشنگی! حتی و حتی اگه نشه اونی که اندر دل اندیشیده‌ام! قطعا تو می‌تونی همه‌چیز رو اون‌طور پیش ببری که دارم بش فکر می‌کنم. و چقدر منظم. و چقدر دقیق. ولی اونی که پیش میاد قطعا دقیق‌تر و منظم‌تر از چیزیه که من الان بش فکر می‌کنم.

پس بزار همه‌چیز اون‌طور بشه که تو می‌خوای. نه اونی که من می‌گم ؛) چون که خودت می‌گی:

‏« عسى ان تکرهوا شیئاً و هو خیرٌ لکم و عسى ان تحبوا شیئاً و هو شرٌ لکم... »


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نیان